به قلم دامنه : به نام خدا. سلام. پیربڪران و جُفیر. اول: پیربڪران: سالی، مجبور شدم در پیربڪران باشم؛ مدتی. شبهایی ڪه، همهشبش خاطره بود و یڪ شبِ آن شبی پرخاطرهتر. آن شبها ڪه تمامش خاطره بود، به این علت بود ڪه تا پهِن الاغ را دود نمیڪردند، هرگز نمیشد به رختخواب پناه ببری؛ دود آڪنده، برڪَنده از سوختنِ پهِن الاغ، هرگونه پشه و خونخواران موذیِ شبهنگام را فراری میداد. اگر آن دود نبود، حتی طهارت در مُستراحهایش لاممڪن بود. تا میخواستی دفع (=قضای حاجت) ڪنی، پوستِ بدنت ڪه پیدا میشد، خونخواران، وِزوِزڪُنان امان از تو میربودند. یعنی پهِن خر اگر نبود، زیست و زیستن هم نبود. اگر بود، آسان نبود.
چاقو سازنده خودرا میکشد-!! بازدید : 322
چهارشنبه 20 اسفند 1398 زمان : 10:58